کلاسه پرونده : ۸۱۰۰۴۴۶
شماره دادنامه : ۹۷/۸۲
نوع پرونده : اعلام تعارض آراء
تاریخ دادنامه : ۰۴/۰۳/۱۳۸۲
نتیجه رسیدگی : رای وحدت رویه
طرف شکایت : سازمان تامین اجتماعی و دیوان عدالت اداری
مرجع صدور رای : هیات عمومی دیوان عدالت اداری
موضوع: برقراری بیمه بیکاری
پیام رای
پرداخت بیمه بیکاری به کارگر بلحاظ انقضاء مدت قرارداد موقت یا اتمام کار موقت از مصادیق کارگر بیکار مندرج در ماده ۲ قانون بیمه بیکاری نبوده و غیرقانونی است.
متن دادنامه
مقدمه: الف-۱- شعبه نوزدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۹؍۱۱۱۲ موضوع شکایت آقای قوستان تمرزی به طرفیت شعبه ۱۴ سازمان تأمین اجتماعی به خواسته بیمه بیکاری به شرح دادنامه شماره ۸۰۷ مورخ ۱۵؍۵؍۱۳۸۰ چنین رأی صادر نموده است. اولاً شاکی کارگر شرکت تعاونی مسکن کارکنان صدا و سیما بوده که هنوز هم شرکت مزبور وجود دارد. ثانیاً در رأی مورخ ۱۶؍۴؍۱۳۷۸ هیأت تشخیص اشاره به خارج از میل و اراده کارگر شده است. ثالثاً فرم درخواست برقراری مقرری بیمه بیکاری و طبق فرم نمونه ۱ و ۴ مشارالیه از سوی اداره کار به سازمان یاد شده معرفی میگردد و در این رابطه مدلول ماده ۳ آییننامه اجرائی قانون بیمه بیکاری حکایت از آن دارد که تشخیص بیکاری بدون میل و اراده و تاریخ وقوع بیکاری بعهده واحد کار و امور اجتماعی محل است. رابعاً مضامین نامه شماره ک ۱۰۱۳۰ مورخ ۲۱؍۶؍۱۳۷۸ کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران که در بخشی از آن آمده است آقای قوستان تمرزی بیمه شده تأمین اجتماعی و اخراجی از شرکت تعاونی مسکن کارکنان صدا و سیما که هیأت اداره کار تهران بزرگ ایشان را محق دریافت بیمه بیکاری دانسته و بالاخره با در نظر گرفتن مرابت معروضه و اثبات این موضوع که نامبرده بدون میل و اراده بیکار گردیده و کارفرمای شاکی شرکت تعاونی مسکن کارکنان صدا و سیما بوده و اینکه دلیلی دایر بر کارگر پروژه خاصی بوده و در پرونده مشهود نگردید و در رأی هیأت تشخیص اشاره به اخراج وی گردیده و در نهایت دفاعیات اداره خوانده موجه تشخیص نگردید نتیجتاً حکم به ورود شکایت فوق التوصیف آقای قوستان تمرزی صادر و اعلام میگردد. ـ۲ـ شعبه اول تجدیدنظر دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه ت۱؍۸۰؍۱۳۳۶ موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی به خواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره ۸۰۷ مورخ ۱۵؍۵؍۱۳۸۰ به شرح دادنامه شماره ۱۸۴۰ مورخ ۲۸؍۹؍۱۳۸۱ چنین رأی صادر نموده است، اعتراض سازمان تأمین اجتماعی نسبت به دادنامه ۸۰۷ مورخ ۱۵؍۵؍۱۳۸۰ صادره از شعبه ۱۹ دیوان وارد است، زیرا با بررسی پرونده تجدیدنظر خوانده از کارکنان قراردادی شرکت تعاونی مسکن کارکنان صدا و سیما بوده که از تاریخ ۳۱؍۳؍۱۳۷۸ به علت اتمام پروژه بیکار شده است و ماده ۲ قانون بیمه بیکاری مصوب ۲۶ شهریور ماه ۱۳۶۹ بیکار از نظر این قانون بیمه شدهای است که بدون میل و اراده بیکار شده و آماده کار باشد و کارگران با قرارداد کار معین با مدت معینی از شمول قانون بیمه بیکاری خارج میباشند لذا ضمن فسخ دادنامه بدوی شماره ۸۰۷ مورخ ۱۵؍۵؍۱۳۸۰ رأی به رد شکایت تجدیدنظر خوانده (شاکی بدوی) صادر و اعلام میگردد. ب-۱- شعبه ۱۶ در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۹؍۱۱۹۷ موضوع شکایت آقای جعفر مهرپرور به طرفیت شعبه ۱۴ سازمان تأمین اجتماعی به خواسته الزام خوانده به پرداخت بیمه بیکاری بشرح دادنامه شماره ۱۰۱۸ مورخ ۱۶؍۷؍۱۳۷۹ چنین رأی صادر نموده است، با توجه به پاسخ و دفاعیات مشتکیعنه در جلسه ۱۲؍۱۲؍۱۳۷۹ دادگاه عمومی تهران مبنی بر اینکه اخراج شاکی از کار بلحاظ پایان پروژه بوده است. نمیتواند مشمول مقررات استفاده از بیمه بیکاری بوده باشد نظر باینکه اولاً پایان پروژه در اختیار شاکی نمیباشد و بیکاری وی در اثر پایان پروژه از مصادیق بارز خارج از اختیار بودن بیکاری است ثانیاً تشخیص خارج از اراده بودن بیکاری نیز بعهده وزارت کار و امور اجتماعی است و اداره کار و امور اجتماعی کرج نیز پس از بررسی موضوع نسبت به معرفی شاکی جهت استفاده از بیمه بیکاری به سازمان تأمین اجتماعی اقدام نموده است و نظر باینکه از طرف نماینده مشتکیعنه نیز هیچگونه مدرکی درباره موقت بودن رابطه کارگری و کارفرمائی ارائه نگردیده است علیهذا حکم به ورود شکایت شاکی و برقراری حق بیمه بیکاری با ضوابط قانون بیمه بیکاری و آییننامه اجرائی آن صادر میگردد. ـ۲ـ شعبه دوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه ت۲؍۷۹؍۱۷۶۶ موضوع تقاضای تجدیدنظر سازمان تأمین اجتماعی بخواسته تجدیدنظر در دادنامه شماره ۱۰۱۸ مورخ ۱۶؍۷؍۱۳۷۹ صادره از شعبه ۱۶ دیوان بشرح دادنامه شماره ۱۲۳۰ مورخ ۳۰؍۱۱؍۱۳۸۰ چنین رأی صادر نموده است، تجدیدنظر مردود است زیرا تجدیدنظر خوانده که کارگر قراردادی شرکت تعاونی مسکن کارکنان صدا و سیما بوده به علت پایان پروژه بیکار شده و همانطوری که در رأی استدلال شده و محتویات پرونده و مدارک موجود در آن حکایت دارد پایان پروژه در اختیار شاکی نبوده بنابراین از مصادیق بارز بدون میل و اراده میباشد و با تنظیم و تکمیل فرم درخواست مقرری بیمه بیکاری در مهلت یکماهه مقرر در ماده ۷ آییننامه اجرائی قانون بیمه بیکاری و ارائه آن به واحد
کار و امور اجتماعی محل در واقع با توجه به تبصره ۲ ماده ۷ آییننامه فوقالذکر آمادگی خود را برای انجام کار مشابه آن اعلام نموده است و از طرفی با توجه به مدت پرداخت حق بیمه قبل از بیکار شدن و اعلام مراتب ظرف مهلت مقرر به واحد کار و امور اجتماعی واجد شرایط مقرر در ماده ۶ قانون بیمه بیکاری میباشد بنابمراتب اعتراض موثری که سبب فسخ دادنامه صادره گردد ارائه نشد. بنابراین دادنامه صادره خالی از اشکال تشخیص و تایید میشود.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین درینجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
مستنبط از حکم مقرر در ماده ۲ قانون بیمه بیکاری مصوب ۱۳۶۹ در تعریف کارگر بیکار مشمول قانون مزبور این است که رابطه همکاری کارگر با کارفرما علیرغم امکان بقاء و استمرار آن بدون میل و اراده کارگر قطع شده باشد. بنابراین بیکاری کارگر بلحاظ انقضاء مدت قرارداد موقت یا اتمام کار موقت از مصادیق ماده فوقالذکر محسوب نمیشود و دادنامه شماره ۱۸۴۰ مورخ ۲۸؍۹؍۸۱ شعبه اول تجدیدنظر دیوان مشعر بر فسخ دادنامه بدوی و رد شکایت و اعتراض شاکی در حدی که متضمن این معنی است موافق اصول و موازین قانونی میباشد. این رأی به استناد قسمت اخیر ماده ۲۰ اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط در موارد مشابه لازم الاتباع است.